غیرمنتظره

متن مرتبط با «کردند» در سایت غیرمنتظره نوشته شده است

که یاران فراموش کردند عشق

  •   تو زخم عمیق سکوت بودی، و سکوت زاینده ی پرسش های ممنوع، که بودن مرا به نگاه تو و سر تکان دادنت به نشانه ی تایید نسبت می داد. من کودکی بودم با ناخن های بلند سر صف سوم دبستان، که پاهایش از خط بیرون نمی زد و مرتب مقنعه اش را صاف می کرد و می ترسید نگاهت کند اما دل توی دلش نبود که چطور می بینی اش. تو هم کلماتت را زندانی کرده بودی و نگاهت را هم که خودم پیش تر از خودم دزدیده بودم. پس زخم شدی و جایت دیر ماند.  تو را به نیل نسپرده بودم که از نیل پس ات بگیرم. نیل رودخانه ی مادران آشفته حالی بود که آمده بودند بسپارند. مادران آشفته ی عاشق راضی به آنچه که آب می برد و می آورد. مادران سخاوتمند... من تو را ,یاران,فراموش,کردند,عشق ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها